loading...
عاشق دیوانه
لیلا بازدید : 9 یکشنبه 28 مهر 1392 نظرات (0)
حتما می دانید که از وقتی قطب بندی در کنکور اعمال شده، دانشجوهای استان های خاصی را در دانشگاه های خاص، بیشتر می بینیم مثلا توی تهران اونقدری که از استانهای شمالی، غربی و شمال غربی دانشجو داریم، از جنوب و جنوب شرق نداریم. بعد من به خاطر اینکه اسم و اسامی بچه ها یادم نمی مانه و حافظه ماهی گلی دارم کلن!!! همان جلسات اول ازشون میپرسم بچه کجا هستند و اینجوری اگه اون شهر را بشناسم که برام تداعی موضوعی میشه و مثلا همیشه یادم هست که این خانوم چادری عینکی بچه فلان جاست و ... و اگرم اون شهر و دیار را نشناسم کلی به اطلاعاتم اضافه میشه.
اینا را گفتم که بگم، گاهی تفکر هاله ای و پروجکشن باعث میشه که مثلا فکر کنیم گیلگ ها اینجوری اند و ترک ها آن جوری و ... و منم از این قاعده مستثنی نبودم، سه گروه مردم را دوست نداشتم به خاطر برخوردها و خاطرات قبلی که از چند نفر داشتم و برام شده بود مشت نمونه خروار!!!
گروه اول با عرض معذرت از همه عزیزانم (آزی گلم و اون یکی دوستم که دلش نمی خواد بقیه بدانند اما من می دانم)، اصفهانی ها بودند. علتش هم این بود که آقای همسر توی این شهر دانشجو بود و اینقدر توی اون دو سال و نیم اذیت شد که من واقعا حس می کردم مردم این شهر فقط خودشون رو دوست دارند نه غریبه ها رو. تا اینکه توی دنیای واقعی با دو تا "نسرین" آشنا شدم که هر دو اصفهانی بودند و فوق العاده. آنقدر که هر چی از خوبیشون بگم کم گفتم. توی یک سفر حج هم با یک خانوم اصفهانی دیگه هم اتاقی بودم که فوق العاده بود و لذا احساس کردم اینها برا من یک نشونه بوده که قضاوت مشت نمونه خروار و تفکر هاله ای نداشته باشم.
گروه دوم کردها بودن که 50 درصد دانشجوها و همکاران و دوستان ما رو شامل میشوند. بدترین خاطره ام مربوط به یکی از دانشجوهام هست که من فقط باهاشون درس میدانی (فیلد) داشتم. یک آقایی بود اهل بانه. من این مدلی هستم در فیلد که به بچه ها خیلی آزادی عمل و مسئولیت میدم و ازشون گزارش، انضباط و هماهنگی می خوام. زمان و مکان هم برام مهم نیست. مثلا اگر قرار بود سوالی داشته باشند یا نیاز به هماهنگی خاصی باشه و من اون تایم را بیمارستان نباشم، باهاشون توی پارک یا هر جای دیگه ای به صورت تیمی قرار می گذاشتم و رفع مشکل می کردیم. ضمنا سعی می کردم خیلی فیلدهای پیش بینی نشده در سر فصل را هم براشون تعریف کنم مثل خط تولید داروها و .... بعد این آقای دانشجو با این همه زحمتی که من از نظر خودم میکشیدم، خیلی پر توقع و بی ادب و بی انضباط بود، یک خط در میون نمی آمد و دیر می آمد و زود می رفت و دائم هم تیمی هاش ازش شکایت داشتند. تا اینکه توی یک جلسه ای که باهاشون توی پارک لاله داشتم، جلوی همه بچه ها خیلی عصبی و پرخاش طلب گفتش که"تو فکر می کنی این روزها توی دانشگاه هیچ کس درست درس نمیده و وقت نمیذاره، به این معنی هست که تو که یک کمی وقت میذاری کارت خوبه؟؟!!" و با عصبانیت جمع رو ترک کرد و دیگه هم نیامد.
توی دانشکده هم منو می دید راهشو کج می کرد و جواب سلام نمی داد!!! و خلاصه از این بچه بازی ها. بعد آخر ترم شدش و اگه بخشو می افتاد چون ماژور بود نمی تونست بخشهای دیگه را بگذرونه و توقع نمره داشت البته با واسطه پیغام دادن به همشهری هاش و اینا!!! (کلا بچه ام خیلی غد و قلدر بود). آقای مدیر گروه و معاون آموزشی هم معتقد بودند که بهش نمره نده. بعد من کاری که کردم این بود که توی ثبت موقت بهش دادم هشت اما نمره اش را نهایی نکردم و بهش گفتم اگه بیای یک ماه وایسی و کار کنی بهت نمره میدم که خوب البته آمد و نمره گرفت ولی کلی حرف ها زده بود که این یک ماه را از من بیگاری گرفته و کارهای پژوهشی خودش را در فیلد گردن من انداخته و ...!!!
البته این یک مثال بودش و خیلی موارد دیگه هم بودن که من فکر می کردم کردها خیلی ناسیونالیست باشند و خصوصا با فارس ها بد باشند و ... که باز هم این سفر برعکسش را ثابت کرد.
در مورد دسته سوم چیزی نمیگم چون هنوز برعکسی براش اتفاق نیفتاده منتها طبق اصل فوق باید منتظر باشم که دیگه قضاوت کلی نداشته باشم در مورد هیچ دسته و گروهی.



پی نوشت:
1-این پست دلیلی بود بر ذوق زدگی من!!!! از برخورد فوق العاده خوب این مردم و ندامت خودم بابت پیش داوری و پروجکشن (فارسی اش چی چیه هر کی می دانه به من، سواد یاد بده لطفا).
2- طبق درخواست دوستان میام و دانه دانه خاطرات را می نویسم.

لیلا بازدید : 9 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

شاره:
واگذاری کارها یکی از مهارت‌های اساسی مدیران مؤثر است. بدون توانایی واگذاری مؤثر و درست، نمی‌توانید استعداد ذاتی خود به عنوان مدیر را آشکار کنید.

 
مطالب این مقاله از جدیدترین کتاب برایان تریسی درباره واگذاری کارها برداشته شده است.

واگذاری کارها یکی از مهارت‌های اساسی مدیران مؤثر است. بدون توانایی واگذاری مؤثر و درست، نمی‌توانید استعداد ذاتی خود به عنوان مدیر را آشکار کنید...


لیلا بازدید : 6 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

درخت انار عاشق شد گل داد سرخ سرخ.

گلها انار شد داغ داغ. هر اناری هزار تا دانه داشت.

دانه ها عاشق بودند. دانه ها توی انار جا نمی شدند.

انار کوچک بود. دانه ها ترکیدند.انار ترک برداشت.

خون انار روی دست لیلی چکید.

لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.مجنون به لیلی اش رسید.

خدا گفت:راز رسیدن فقط همین بود.

کافی است انار دلت ترک بخورد.


لیلا بازدید : 10 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
شعر طنزی گفته ام خیلی قشنگ              نقد کن اما بدون فحـش و جنـگ

دختری با مادرش در رختخــــــواب               درد و دل میکرد با چشمی پر آب


گفت مادر! حالم اصلا خوب نیست                        زندگی از بهر من مطلوب نیست
 


گو چه خاکی را بریزم بر سرم                          روی دستت باد کــردم مادرم


سن من از 26 افزون شده                                  قلب من آتش گرفته خون شده



هیچکس مجنون این لیلا نشد                           شوهری از بهر من پیدا نشد




غم میان سینه شد انباشته                             بوی ترشی خانه را برداشته


 
مادرش چون حرف دختر را شنفت             خنده بر لب آمدش آهسته گفت:




 
دختـرم بخت تو هم وا میشود                           غنچه ی عشقت شکوفا می شود




http://s1.picofile.com/file/7951009672/5484.gif


لیلا بازدید : 6 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)

زخم معده

زخم معده چيست؟
خوردگي منطقه‌اي از لوله‌ي گوارش به عمق بيش از 5 ميلي‌متر به وسيله‌ي اسيد معده و پپين، به طوري كه به زير محاط رسيده باشد و منجر به بي‌حفاظ ماندن اعصاب مي‌گردد.

 

انواع زخم معده
زخم معده: 15% موارد
زخم دوازدهه: 85% موارد (اكثراً در 3 سانتي‌متر اول زخم دوازدهه ايجاد مي‌شود).

تشخيص زخم: راديوگرافي باريم

عوارض: خونريزي زخم ـ سوراخ شدگي ـ انسداد دهانه‌ي خروجي معده

علايم: سوزش محل اپي‌گاستر (سر دل) ـ مدفوع قيري ـ كمبود اشتها

علل: عفونت هليوباكتر پليوري ـ آسپرين يا ساير داروهاي ضد التهابي غير استروئيدي ـ سندرم زوليگرالسيون (كه ترشح اسيد بالا است و بدون دخالت باكتري است) ـ استرس رواني ـ سيگار كشيدن ـ الكل

درمان دارويي: اجتناب از آسپرين و سالسيلات‌ها (به جاي آن از استامينوفن) ـ آنتي‌بيوتيك درماني از قبيل تتراسايكلين، مترونيدازول و آموكسي‌سيلين ـ آنتي‌اسيدها مانند هيدروكسيد آلومينيوم.

توصيه‌هاي تغذيه‌اي: ادويه‌ي محدود ـ عدم استفاده از آسپرين و NSAID ‌ـ ترك سيگار ـ برنامه‌ي غذايي مرتب (3 وعده‌ي كم حجم در روز) ـ حذف ميان وعده‌ها ـ اجتناب از خوردن غذا قبل از خواب ـ الكل، قهوه و شكلات ـ اجتناب از شير ـ اجتناب از پرخوري ـ vtc و پروتئين بالا ـ خوب جويدن ـ خواب خوب

درج شده در وب سایت رسمی دکتر احمد ساعدی


لیلا بازدید : 8 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
دیروز تو زمین راگبی یکی از دوستام اومد و بعد از احوال پرسی گفت :

یکی از خانومای مسافر (یعنی یک خانومی که مثل من معتاد بوده و الان درمان شده) رو برات در نظر گرفتم .

معرفیتون بکنم تا آشنا بشید ...

حرفشو قطع کردم و گفتم :

نه ، نه ، نه لازم نکرده تو به فکر من باشی . همینم مونده مادر بچه هام قبلاً همه کاره بوده باشه ...

... ... ...

حالم از خودم بهم خورد

من چطوری تونستم راجع به یه دختر که شاید هزار بار از من سالمتر باشه همچین قضاوتی بکنم ؟

درسته اکثر خانومای معتاد برای فراهم کردن جنس ، تن فروشی می کنن ، اما آیا میشه به همه بسط داد ؟

 

 

پ ن : خیال می کنم همه تو دوران مصرفشون مثل خودم کثافت بودن

پ ن: داره ۳ سال از درمانم میگذره و بعد از اینهمه آموزش هنوز لنگ می زنم .


لیلا بازدید : 6 شنبه 27 مهر 1392 نظرات (0)
الهی! باخاطری خسته، دل به کرم تو بسته,

دست از اساتید شسته و در انتظار نمرات نشسته ام.
پاس شوند کریمی,
… پاس نشوند حکیمی،
نیفتم شاکرم، بیفتم صابرم.
الهی شهریه ها بالاست که میدانی ،وجیبم خالیست که میبینی.
نه پای گریز از امتحان دارم ونه زبان ستیز با استاد،
الهی دانشجویی راچه شاید و از او چه باید؟
دستم بگیر یاارحم الراحمین . . . !


تعداد صفحات : 11

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 107
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 6
  • بازدید امروز : 38
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 38
  • بازدید ماه : 44
  • بازدید سال : 47
  • بازدید کلی : 1,512